در تعارض اخلاق با دین، کدام اولویت دارد؟
سؤال:
آیا حدیثی از پیامبر یا معصومین به این مضمون داریم که هر جا دین و اخلاق در تعارض باشند، اخلاق مهمتر از دین است؟
اگر چنین حدیثی داریم یا حتی حدیثی به این مضمون که اخلاق را مهمتر از دین بداند، لطف کنید نام گوینده حدیث و منبع ذکر حدیث را بگویید.
*********************************************************************
پاسخ:
تا آنجا که حقیر سراغ دارم، نه روایت معتبری در موضوع مورد سؤال هست و نه دلیلی از قرآن.
بارها در جلسات فقه استدلالی و به مناسبتهای دیگر عرض کردهام که با توجه به مجموعه آیات، روایات و عقل، اسلام بر سه رکن کلی استوار است و هر کدام از این سه رکن، خراب باشد، اسلام خراب میشود و نمیتوان یکی را بر دیگری ترجیح داد یا اولویت برایش قائل شد.
۱. نیت: همان قصد و هدف است که در ضمیر فرد قرار دارد و در بسیاری از مواقع، غیر از الله عز و جل، کسی نمیتواند به واقع آن آگاه باشد، به گونهای که گاهی خود فرد هم ممکن است در نیت خود اشتباه کند.
۲. اصول عقائد: همان اعتقادات درونی است که هر فردی دارد و معمولا در قالب هست و نیستهای اعتقادی مطرح میشود.
۳. احکام عملیه: یا فروع فقهی که همان کارهایی است که انسان انجام میدهد و شامل باید و نبایدها در مراتب مختلف آن، در اعمال است.
این دسته اخیر را میتوان به دو بخش تقسیم کرد که این بخشبندی را حقیر نمیپسندم، اما متأسفانه رایج شده است.
بخش اول آنچه معمولا در عبادات و معاملات و سیاسات و غیر آن مطرح میشود و بخشی از آن در رسالههای عملیه است و بخش دوم اخلاقیات که قسمت عمدهای از آن در همه اقسام بخش اول حضور دارد و قسمتی هم فقط مربوط به بخش خاصی میشود.
آنچه به نظر حقیر درست است اینکه اخلاقیات بخشی از احکام عملیه است و تفکیک آن کار درستی نیست، اما متأسفانه از مباحث فقه ما خارج شده و جای خالی آن کاملا محسوس است. مثلا وقتی ما احکام نکاح را بیان میکنیم، لازم است اخلاقیات هر قسمت را هم همانجا بررسی کنیم تا برداشت درستی از وظیفه خود در قبال الله تعالی داشته باشیم، در حالی که متأسفانه اینگونه مطالب از برنامه فقه ما حذف شده و مثلا قرار است در جای دیگری بررسی شود و عملا کمتر به آن توجه میشود که نتیجه آن در بین جمعی از به ظاهر متشرعین هم دیده میشود.
خلاصه آنکه اخلاق جزئی از دین است و تقدم و تأخری که شما مطرح فرمودید، در آن جایی ندارد.
البته بخشی از اخلاق فرا دینی است و بخشی درون دینی. فرا دینی یعنی حتی افرادی که دین و اعتقاد خاصی هم ندارند، آن را اخلاقی میدانند که بسیاری از اخلاقیات از همین دسته است و طبیعتا اسلام هم آن را تأیید میکند و جزئی از اسلام است و درون دینی یعنی این که عقل و فطرت درباره آن سکوت کرده و نه تأییدی بر آن دارند و نه تکذیبی و صرفا دین است که نسبت به آن موضع دارد و طبیعتا فقط معتقدان به آن دین، آن را اخلاقی میدانند.
خلاصه اینکه اخلاق جزئی از دین است و یکی از معیارهای سنجش دین، اخلاق است و تقدم و تأخر در این دو معنا ندارد.