بررسی داستان مراجعه حضرت رسول الله به خانه حضرت فاطمه زهرا و آزرده شدن ایشان

سؤال:

آیا این روایت معتبر است؟

هرگاه رسول الله (صل الله علیه وآله) از سفری بازمیگشتند، مستقیم به خانۀ دخترشان میرفتند. در بازگشت از غزوۀ تبوک، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) خود و فرزندانشان را با گوشواره و گردنبند زینت داده بودند، روسری خود را با زعفران رنگ کرده بودند و پردهای رنگی بر اتاق آویخته بودند. پیامبر با دیدن این صحنه، ناراحت راهی مسجد شدند. حضرت زهرا متوجه علت ناراحتی شدند و بلافاصله تمام آن زینت‌های ساده را خدمت پیغمبر رساندند و پیغام دادند در هر راهی که صلاح میدانند، هزینه کنند. رسول اکرم نتوانستند خوشحالی خود را پنهان سازند؛ با خرسندی تمام، سه مرتبه فرمودند: فِداها أبوها، یعنی پدرش به فدایش باد (بحارالا نوار، ج ۴۳، ص ۲۰، ح ۷)

* * *

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

در رابطه با این گزارش نکاتی را در دو دسته عرض می‌کنم. دسته اول، نکات متنی و دسته دوم، نکات سندی و اعتبار آن.

الف) نکات متنی: اگر کسی به هر دلیلی بخواهد به این گزارش تاریخی اعتماد کند، ناچار است همه موارد زیر را بپذیرد.
۱. حضرت صدیقه کبریh بسیار مورد توجه و محبوب حضرت رسول اللهp بوده اند.
۲. آن‌چه حضرت زهراh برای پیشواز پدرشان تهیه کرده بودند، دو خلخال نقره که معمولا برای تزیین مچ پا استفاده می شد، یک گردنبند، دو گوشواره و پرده‌ای برای جلوی در بوده است.
۳. درباره جنس گردنبند، گوشواره‌ها و پرده و هم چنین سایر صفات این‌ها در این گزارش مطلبی نیست.
۴. درباره فرزندان ایشان هم مطلبی در این گزارش نیست.
۵. نبی مکرم اسلامp از این کار حضرت زهراh، نَه تنها خشنود نشدند، بلکه چنان ناراحت شدند که تحت عنوان غضب در گزارش آمده است.
۶. با توجه به این‌که بنا بر نظر مشهور بین شیعه، لطف و غضب حضرت رسول اللهp، از روی هوای نفس نبوده و جنبه الهی دارد، معلوم میشود که این کار حضرت زهراh، در مرتبه ای از غضب الهی بوده است که این با نظر مشهور شیعه در این هزاره اخیر درباره عصمت حضرت صدیقه کبریh هماهنگ نیست.
۷. حضرت زهراh که متوجه خطای خود شده بودند، بلافاصله در صدد جبران این خطا برآمده و در نتیجه مورد لطف حضرت رسول اللهp و قربان صدقه ایشان قرار می‌گیرند.

حال اگر کسی اصرار بر عصمت مطلق حضرت صدیقه کبریh دارد، ناچار است این گزارش را به طور کل کنار بگذارد و عواقب آن را هم بپذیرد و اگر به هر دلیلی اعتبار این گزارش را می‌پذیرد، ناچار است در عصمت مطلق ایشان تجدید نظر کند. البته راه سومی هم هست که هر چند علمی، منطقی و معقول نیست، اما متأسفانه ظاهرا مورد استقبال است و آن این‌که به بهانه‌های مختلف آن قسمت‌هایی را که می‌پسندند، بپذیرند و نقل کنند و آن قسمت‌هایی را که نمی‌پسندند، کنار بگذارند و نقل نکنند و نپذیرند که گفته شد کار منطقی و معقولی نیست.

 

ب) نکات سندی: اما چند نکته هم درباره اعتبار سندی این گزارش:
این گزارش را جناب علامه مجلسی در بحار الانوار (ج ۴۳، ص ۲۰ و ج ۷۰، ص ۸۶) از الأمالی شیخ صدوق نقل کرده است و جناب شیخ از حسن بن محمد بن سعید الهاشمی از جعفر بن محمد بن جعفر العلوی از محمد بن علی بن خلف العطار از حسن یا حسین بن صالح بن ابی‌اسود از ابومعشر از محمد بن قیس، مولی آل ابی‌سفیان که حسن بن محمد بن سعید و محمد بن علی بن خلف از ثقات درجه دو هستند. جعفر بن محمد بن جعفر از ثقات درجه یک است. افراد بعدی، هر چند بعضیشان در کتب رجالی مکتب خلفا توثیق شده‌اند، اما از منظر ما مجهول یا مهمل هستند. در نتیجه این گزارش از نظر حدیثی معتبر نیست، اما بعید نیست عده‌ای بتوانند از باب گزارش تاریخی آن را بپذیرند. البته وجود محمد بن قیس که از وابستگان و ارادتمندان جدی آل ابی‌سفیان است، گزارش را متهم به جعل می‌کند.

جمع بندی آن‌که حقیر اعتبار این گزارش تاریخی را از باب سند نمی‌پذیرم و در نتیجه به متن آن هم اعتماد نمی‌کنم.
آن‌هایی هم که علی التحقیق عصمت مطلق را درباره این بانوی مخدره پذیرفته‌اند، به جهت متن ناچارند این گزارش را مجعول یا حداقل محرَّف بدانند.

پیروز باشید

سلسله مباحثات استاد ریاحی

کتاب‌خانه قرآن و حدیث مؤسسه

فهرست درختی سایت

باز کردن همه | بستن همه