اگر قم از بلایا در امان است، چرا گرفتار کرونا شده است؟!
سؤال:
سلام
روایتی داریم که میگوید در بلاها به قم و اطراف آن پناه ببرید. پس چرا این ویریوس جدید کرونا در قم شرع شد و بیشترین کشته را هم همانجا داشته و مردم آنجا باید به شهرهای دیگر پناه ببرند؟!
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
سلام علیکم و رحمه الله
حقیر سه روایت شبیه این معنا سراغ دارم که هر سه به واسطه علامه مجلسی در بحارالأنوار به ما رسیده است. این سه حدیث را روایت میکنم، تا به سؤال شما برسیم.
حدیث اول: وَ عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبوبٍ عَنْ أبیجَمیلَهَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صالِحٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ علیهالسلام قالَ: إذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَ وَ حَوالَیْها وَ نَواحیها فَإنَّ الْبَلاءَ مَدْفوعٌ عَنْها.
حدیث دوم: وَ عَنْ سَهْلٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکوفیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمْزَهَ بْنِ الْقاسِمِ الْعَلَویِّ عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ الْعَبّاسِ الْهاشِمیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أبیهِ الصّادِقِ علیهالسلام قالَ: إذا أصابَتْکُمْ بَلیَّهٌ وَ عَناءٌ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَ فَإنَّهُ مَأْوَی الْفاطِمیّینَ وَ مُسْتَراحُ الْمُؤْمِنینَ وَ سَیَأْتی زَمانٌ یُنَفَّرُ أوْلیاؤُنا وَ مُحِبّونا عَنّا وَ یُبَعَّدونَ مِنّا وَ ذَلِکَ مَصْلَحَهٌ لَهُمْ لِکَیْلا یُعْرَفوا بِوَلایَتِنا وَ یُحْقَنوا بِذَلِکَ دِماؤُهُمْ وَ أمْوالُهُمْ وَ ما أرادَ أحَدٌ بِقُمَّ وَ أهْلِهِ سوءاً إلّا أذَلَّهُ اللهُ وَ أبْعَدَهُ مِنْ رَحْمَتِهِ.
حدیث سوم: وَ رُویَ مَرْفوعاً إلَی مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقوبَ الْکُلَیْنیِّ بِإسْنادِهِ إلَی عَلیِّ بْنِ موسَی الرِّضا علیهالسلام قالَ: إذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَ وَ حَوالَیْها وَ نَواحیها فَإنَّ الْبَلاءَ مَرْفوعٌ عَنْها.
این سه حدیث را مرحوم علامه مجلسی، در بحار الأنوار، جلد۵۷، صفحه ۲۱۴ تا ۲۱۷، از کتاب تاریخ قم روایت کرده است.
هر سه این روایت هم مشکل سندی دارند و هم ابهام متنی.
طبق معمول، ابتدا سند این سه حدیث را بررسی کنیم، تا به متن برسیم.
* بررسی سندی این سه روایت:
در سند حدیث اول، مفضل بن صالح از ضعفا است و فرد بعد او، مجهول است.
در سند حدیث دوم، سهل، اگر سهل بن زیاد باشد، بسیار ضعیف و اهل کذب است. افراد بعد از او هم از مجاهیل هستند.
سند حدیث سوم هم که مرسل است.
پس انتساب هر سه حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر نیست و نمیتوان و نباید روی آنها حسابی باز کرد.
نکته آخر اینکه سه حدیث را مرحوم علامه مجلسی از کتاب تاریخ قم نقل کردهاند که گفتهایم هر چند تعدادی از مطالب این کتاب، در کتب معتبر ما موجود است یا شواهد و قرائنی بر صحت بعضی از مطالب آن وجود دارد، اما این کتاب، کتابی است مجعول با نویسندهای مجهول که در بین مطالب ساختگی خود، مطالب درست متعددی را هم داخل کرده و سره را با ناسره آمیخته است. دوستان مؤسسه لطف خواهند کرد و لینک مربوط به تاریخ قم را برای شما ارسال خواهند کرد.
نکاتی درباره تاریخ قم (لطفا کلیک کنید.)
* نکاتی درباره متن این سه روایت:
هر چند انتساب هر سه حدیث به معصوم علیهالسلام معتبر نیست و به عبارتی شرط لازم را ندارد که بخواهیم سراغ بررسی متن برویم، اما چند نکتهای را عرض میکنم، إن شاء الله که مفید باشد.
۱- یکی از ابهاماتی که درباره متن این حدیث هست، همان نکتهای است که شما هم به نوعی به آن اشاره کردید. یعنی در طول تاریخ، از زمان تأسیس قم تا زمان ما، بلایای متعددی بر این شهر وارد شده است و این شهر و اهالی آن، از آن در امان نبودهاند. نمونهاش همین کرونا ویروسی که شما اشاره کردید که نه تنها قم و اهل آن از آن در امان نماندند که ظاهرا شیوع این بیماری در ایران، از آنجا شروع شد. نمونه دیگرش قطحی سال ۱۲۸۷ و ۱۲۸۸ است که بسیاری از شهرها را گرفت و نه تنها قم از آن در امان نبود که گزارشهایی از جنازههای کنار کوچه و خیابان، تعفن شدید ناشی از رها شدن اموات، قتل و حتی آدمخواری در این شهر گزارش شده است. اینها، نمونههایی از بیماریهای فراگیری است که مکررا مردم قم را مانند سایر شهرها گرفتار خود کرده است. نمونههای دیگر مربوط به حملات نابودگرانه به شهر است که مثلاً گزارشهای تاریخی حکایت از نابودی جدی قم در زمان حمله مغولها تا زمان توجه سلطان محمد خدابنده دارد. حضور دائم سربازان محمود افغان در قم و آزار و اذیتی که برای اهل آن فراهم کرده بودند هم نمونهای دیگر از این بلایا است. علی ای حال! اگر تاریخ را مرور کنیم، میبینیم که قم نیز مانند سایر شهرها، از بلایای طبیعی، بیماریها و حملات و غیر اینها در امان نبوده است.
۲- یکی از دوستان مؤسسه، توجیهاتی تاریخی درباره صدور این روایات فرمودند که اینها مربوط به زمان فلان و بهمان و قیام فلان کس و شورش بهمان کس بود که به نظر حقیر توجیهات بیمعنایی است و وقتی گزارشی معتبر نیست، چرا باید با اینگونه توجیهات، به گونهای رفتار کنیم که عدم اعتبار آنها را تحت الشعاع قرار دهد. البته این توجیهات، برای ورزش ذهن یا برای کسانی که این روایات را معتبر میدانند یا صرفاً جهت اطلاع و اینگونه دلایل، مناسب است، اما پیشنهاد میکنم، آنها را جدی نگیرید.
پیروز باشید – ریاحی