دیوث کیست؟
سوال:
اخیرا در بعضی از جاها نوشته شده است که پیامبر مردانی را که زنانشان آرایش کنند و از خانه بیرون بیایند، دیوث نامیدهاند. اینها به روایتی از بحار الانوار، جلد ۱۰۳، صفحه ۲۴۹ در این مورد اشاره میکنند. آیا این روایت معتبر است؟
*********************************************************************
پاسخ:
در ابتدا باید دید که معنای این کلمه در فرهنگ عرب آن زمان به چه معنایی است. با مراجعه به لغتنامههای تخصصی معلوم میشود دیوث به فردی گفته میشده که مردان را برای فحشا بر همسر خود وارد میکرده و همچنین کسی که همسرش چنین کاری انجام میداده، اما او یا راضی و موافق آن بوده یا کارهای لازم برای ممانعت از این امر را انجام نمیداده.
طبیعتاً چنین فردی نه تنها در فرهنگ اسلامی مذموم و معصیت است که در بسیاری از فرهنگهای دیگر و از جمله ایران باستان هم ناپسند بوده و بعضاً برای مرتکبین آن نیز مجازاتهایی در نظر گرفته شده بود.
اما در روایات ما این کلمه در دو نوع از روایات ذکر شده است.
۱- روایاتی که نتیجه این کار را بیان میکنند و آن دوری از بهشت است.
۲- روایاتی که تعریف و خصوصیات دیگری برای دیوث ارائه میدهند.
جدا از بحث اعتبار یا عدم اعتبار، در بین چند صد هزار روایتی که در منابع روایی مکتب اهل بیتb وجود دارد، تعداد روایاتی که این کلمه در آنها به کار رفته است، بعید میدانم از تعداد انگشتان یک دست تجاوز کند و شاید تنها یک مورد آن معتبر باشد که از نوع دوم نیست و همه روایات نوع دوم، غیر معتبر است.
اما در مورد روایت مورد نظر شما، لازم است چند نکته را عرض کنم.
۱- جلد ۱۰۳ بحارالانوار، جزء مجلدات تکمیلی این کتاب است و اصلاً شامل احادیث نمیشود و طبیعتاً چنین حدیثی هم در آن نیست.
۲- این حدیث و شبیه آن در جلد ۷۶ به نقل از الخصال شیخ صدوق و ج ۱۰۰ به نقل از جامع الاخبار آمده است که درباره اعتبار هر کدام از آنها توضیحی عرض میکنم.
۱) حدیث اول را شیخ صدوق در الفقیه، حدیث ۴۵۴۲ به صورت مرسل و در اخصال، جلد ۱، ص ۳۷ به صورت مسند روایت کرده است. مرسلات شیخ صدوق در الفقیه از قاعده کلی مرسلات خارج نبوده و معتبر نیست. در ضمن با توجه به اینکه خود ایشان همین حدیث را در الخصال به صورت مسند روایت کردهاند، قاعدتاً سندشان در الفقیه، همین سند الخصال است. سند حدیث الخصال هم به جهت محمد بن فضیل الصیرفی که شیخ الطائفه او را ضعیف و متهم به غلو معرفی کرده است، معتبر نیست. حال بماند که شریس الوابسی هم که محمد بن فضیل ادعا میکند این روایت را از او شنیده، فردی مجهول است. خلاصه انتساب این مطلب به معصومj معتبر نیست.
۲) حدیث دوم که از جامع الاخبار آمده است، با دو مشکل مواجه است. اول آنکه مرسل است و دوم آنکه نویسنده این کتاب مشخص نیست و انتساب آن به محمد بن محمد الشعیری هم محل اشکال است.
خلاصه آنکه استناد به این روایات غیر معتبر نادرست است و هر چند آرایش کردن برای غیر همسر چنانچه موجب مفسدهای باشد، معصیت است، اما از مصادیق دیوث نیست و دیوث همان است که در لغت معرفی شده است.