بررسی اعتبار خطبه مفصل غدیر
سؤال:
سلام
خطبه طولانی غدیر که با «الحمد لله الذی علا فی توحده» آغاز میشود و با صدای زیبایی هم خوانده شده، معتبر است؟
ممنون
*********************************************************************
پاسخ:
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
در این رابطه توجه به چند نکته مهم جلب میکنم.
۱. واقعه غدیر خم از متواترات فریقین است و بعید میدانم کسی بتواند آن را انکار کند.
۲. در علت این تجمع بزرگ و خطابه حضرت رسول الله اختلاف است، اما بر اساس روایات و گزارشهای تاریخی معتبر مکتب اهل بیت این تجمع و خطبه نبی مکرم در اعلام جانشینی ایشان بوده است.
۳. بعضی عبارات خطبه غدیر، مانند «من کنت مولاه، فعلی مولاه» نیز جزو متواترات است و اینها را هم بعید میدانم کسی انکار کند، فقط اختلاف در معنای «مولاه» است که ما بر اساس قرائن متقنی که داری، بر این باور هستیم که این کلمه در معنای ولایت و جانشینی نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله است و حضرت رسول الله در این واقعه، امیر مؤمنان، علی علیهالسلام را به عنوان جانشین خود در امور دینی، اجتماعی، سیاسی و … انتخاب کردند که متأسفانه بعد از شهادت ایشان، از آن سرپیچی شد و افراد دیگری به عنوان خلیفه رسول الله معرفی شده و با آنها بیعت شد.
۴. اما خطبه مورد نظر شما را با این طول و تفصیل، برای اولین بار توسط مرحوم شیخ طبرسی در کتاب الإحتجاج از ابوجعفر، مهدی بن ابیحرب الحسینی المرعشی از ابوعلی، فرزند شیخ الطائفه از شیخ الطائفه از جماعتی از ابومحمد، هارون بن موسی التلعکبری از ابوعلی، محمد بن همام از علی السوری از ابومحمد العلوی الافطس از محمد بن موسی الهمدانی از محمد بن خالد الطیالسی از سیف بن عمیره و صالح بن عقبه از قیس بن سمعان از علقمه بن محمد الحضرمی از امام باقر علیهالسلام روایت شده است که این طریق را به اختصار بررسی میکنیم تا ببینیم معتبر هست یا خیر.
. احمد بن علی، الشیخ الطبرسی، صاحب الأحتجاج: به نظر حقیر هر چند ایشان در پذیرش احادیث و گزارشات تاریخی گرایش اخباری داشتهاند و من ایشان را جزء اخباریهای دوره دوم معرفی میکنم، اما در نقل حدیث ثقه درجه یک هستند، یعنی مطالبی را که شنیده یا خواندهاند، با دقت لازم در آثار خود منعکس نمودهاند. تا جایی هم که اطلاع دارم، همه در ثقه بودن ایشان، متفق القول هستند.
. ابوجعفر، مهدی بن ابیحرب الحسینی المرعشی: با توجه به الفاظ و توصیفاتی که مرحوم شیخ طبرسی برای ایشان آوردهاند، به نظر حقیر ثقه درجه یک هستند.
. ابوعلی، حسن بن سعید بن شیخ الطائفه و خود شیخ الطائفه هم از ثقات درجه یک هستند.
پس تا اینجا، این طریق معتبر درجه یک است. اما ادامه سند؛
. جماعتی که شیخ الطائفه از آنها روایت کردهاند، هر چند ابتداء مجهول هستند، اما اولا به واسطه خود شیخ، توثیق درجه دو میشوند و ثانیا بعید نیست بتوان آن را نشان از شهرت روایت در عصر ایشان دانست.
. ابومحمد، هارون بن موسی التلعکبری و ابوعلی، محمد بن همام بن سهیل، هر دو از ثقات درجه یک هستند.
خب! تا اینجا هم طریق معتبر درجه یک است، اما در ادامه وضعیت کمی تغییر میکند.
. علی السوری، ابتداء مجهول است و اکثر رجالیون هم او را مجهول میدانند، اما بر مبنای حقیر به واسطه محمد بن همام، توثیق درجه دو میشود. لذا اگر کسی مبنایی مانند بنده داشته باشد، مشکل خاصی نیست، ولی اگر او را مجهول بداند، سند حدیث از همینجا مشکل پیدا میکند.
. ابومحمد العلوی الافطس: ایشان هم مجهول است، اما اگر کسی مانند من، سند را تا اینجا معتبر درجه دو بداند، میتوان این آقا را به واسطه عبارت «من عباد الله الصالحین»، توثیق کرد و در غیر این صورا مدح فردی، توسط فردی مجهول، اعتباری ندارد و این آقا هم مجهول میماند.
. محمد بن موسی الهمدانی را در انتها توضیح خواهم داد.
. محمد بن خالد بن عمر الطیالسی التمیمی: ایشان در کتب رجالی مهمل است و این نیز میتواند دلیلی بر ضعف سند این حدیث نزد بسیاری از رجالیون باشد، اما بر مبنای حقیر ثقه درجه دو است.
. سیف بن عمیره: ایشان ثقه درجه یک است.
. صالح بن عقبه بن قیس بن سمعان: ایشان هم در کتب رجالی است و این هم میتواند باعث ضعف سند حدیث شود، لیکن ایشان هم علی المبنای حقیر ثقه درجه یک است و چه بسا جمع دیگری نیز او را توثیق کنند.
. قیس بن سمعان: جد صالح بن عقبه است و ابتداء مجهول، لذا این فرد هم موجب ضعف سند است، لیکن ایشان هم بر مبنای حقیر ثقه درجه دو است.
. علقمه بن محمد الحضرمی: ایشان هم ابتداء مجهول است، اما باز هم بر مبنای حقیر ثقه درجه دو است.
خلاصه اینکه فارغ از محمد بن موسی الهمدانی، انتساب این فرمایشات به حضرت رسول الله معتبر درجه دو است، اما بر مبنای بسیاری از رجالیون، به جهت وجود افراد متعددی که ابداء مجهول یا مهمل هستند، انتساب این عبارات به ایشان معتبر نیست.
و اما محمد بن موسی بن عیسی الهمدانی؛ این آقا در نقل حدیث ضعیف و متهم به جاعل بودن است. در بین قدما که تقریبا همعصر او بودهاند و شناختشان از او حسی یا قریب به حس بوده است، مرحوم شیخ صدوق و بسیاری از محدثین قمی همعصر او، او را ضعیف میدانند که به روایاتش عمل نمیشود و استاد شیخ صدوق، ابن ولید که شاید بزرگترین استاد ایشان و از برجستهترین علمای آن عصر بوده، محمد بن موسی را جاعل چند کتاب میداند که نام هم میبرد.
جدای از نکات متنی این حدیث که متعدد است و سخن را بسیار طولانیتر از اینها میکند، اینکه این حدیث مفصل، مهم و پرمحتوا، در آثار متعدد شیخ الطائفه که در سند این حدیث هم هست، نبوده و تا بیش از ۵۰۰ سال با این تفصیل در آثار اعاظم محدثین و اکابر فقهای ما موجود نیست، قابل تأمل است.
البته ناگفته نماند متن این خطبه بسیار زیبا، متین و جذاب است و چه بسا عدهای به همین دلایل آن را جز از جانب معصوم ندانند، در حالی که در مباحث علم الحدیث، مفصلا صحبت کردیم که این مبنا چقدر سست و بیاساس است و فصاحت و بلاغت یا حد اعلای موزون یا مسجع بودن یم متن، نشان از اینکه قاعدتا از جانب معصومی باشد، نیست.